شهید علیرضا نهرمیانی، فرزند حسن، متولد ششم اردیبهشتماه سال 1333 در اراک، مجرد، کارشناسی ارشد رشتههای اقتصاد و روابط بینالملل از دانشگاه کالیفرنیا آمریکا، مسلط به زبان انگلیسی، سرپرست اداره خبرنگاران خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
این شهید بزرگوار به سبب تربیت در خانوادهای متدین که افتخار خادمی قرآن و اهلبیت(علیهم السلام) را دارند، از ابتدا با محافل قرآنی و هیئتی مأنوس شد.
مرحوم محمدحسن نهرمیانی، پدر گرانقدر ایشان، حافظ قرآن کریم و استاد اغلب چهرههای برجسته قرآنی استان مرکزی بوده به طوری که تقریباً تمام اساتید و برجستگان این حوزه در اراک یا به طور مستقیم شاگرد آن مرحوم بودهاند و یا در حضور شاگردان مرحوم نهرمیانی شاگردی کردهاند.
مسجد آ اکبر و هیئت محمدی واقع در کوچه راستین خیابان امام خمینی(قدس سره) اراک مرکز فعالیتهای قرآنی مرحوم حاج محمدحسن نهرمیانی بوده و به طور طبیعی فرزند رشیدش علیرضا نیز با شرکت فعال در این برنامهها، از همین جلسات نور معرفت و ایمان برگرفت.
همچنین مرحوم نهرمیانی به سبب این جایگاه مذهبی، فرهنگی و اجتماعی در استان، یک بار در آبان ماه 1379 در دیدار نخبگان استان در مصلای بیتالمقدس اراک مورد تفقد امام خامنهای () قرار گرفته و دو بار نیز در تهران با ایشان دیدار داشتهاند.
مادر شهید علیرضا نهرمیانی، مرحوم خانم کبری اجتهادی که از خانوادههای اصیل اراکی بودهاند نیز در کسوت معلم قرآن جلساتی را برای خانمها داشتهاند.
از نکات مهم در زندگی مشترک مرحوم محمدحسن نهرمیانی و همسر گرانقدرش، علاوه بر ایمان، مردمداری و تلاش برای رفع مشکلات مردم (از جمله تهیه جهیزیه و رفع موانع ازدواج) بود، به طوری که نقل شده که این خانواده ضمن اهمیت بسیار به صلهرحم، همواره درب خانه خود را به روی آشنا و غریبه باز گذاشته، سفره پذیراییشان گسترده و منزلشان محل رجوع مردم بوده است.
بنابراین علیرضا نیز در سایه این خانواده قرآنی خوشبرخورد و مهربان تربیت شد، به گونهای که خوشخلقیاش از برجستهترین خاطراتی است که اطرافیانش نقل میکنند.
علیرضا با دریافت مدرک دیپلم در شهر اراک، در سن 18 سالگی برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شده و تا 28 سالگی در آنجا زندگی کرد. در آمریکا ضمن تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا عضو انجمن اسلامی دانشجویان بوده و از جمله کارهای مهم وی و دوستانش انتشار نشریه ندای حق بود. این نشریه (ماهنامه یا هفتهنامه) که با امکانات کم و در یک خانه تولید و منتشر میشد، برای دانشجویان سایر کشورها نیز ارسال میگردید، به طوری که برادرش که در فیلیپین مشغول به تحصیل بوده، نیز این نشریه را دریافت میکرده است.
پس از 10 سال با دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای اقتصاد و روابط بینالملل، دوباره به کشور بازگشت تا در سنگری مهم به ادای تکلیف بپردازد. شاید شش ماه زمان کمی باشد اما انسانهای بزرگ از فرصتهای کوتاه نیز بهرههای بسیار میبرند تا خود و جامعه را در راهی که باید؛ حرکت دهند. با توجه به فعالیتهای فرهنگی و رسانهای و نیز تسلطی که علیرضا بر زبان انگلیسی داشت؛ این سنگر برای او اداره خبرنگاران خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، جایی که او میتوانست صدای انقلاب و ندای رزمندگان شجاع و مظلوم را به دنیا برساند. این همان نقطهای بود که شهید نهرمیانی پس از 29 سال زندگی با آن عطف به آسمان میشد. موقعیتی در استان ایلام، شهرستان مهران و در تاریخ 20 مرداد 1362، آن گاه که با جمعی از خبرنگاران داخلی و خارجی برای تهیه گزارش از دلاورمردان لشکر اسلام در منطقه عملیاتی والفجر 3 حاضر شدند؛ یک مین در نقطه عطف زندگی او را آسمانی کرد تا کهکشان انقلاب اسلامی ستارهای درخشان از اصحاب رسانه را در خود جاودان بدارد.
و اینک شهید علیرضا نهرمیانی سالهاست که در قطعه دهم گلزار شهدای اراک با چهرهای مهربان نظارهگر من و توست و این البته ظاهر ماجراست، چرا که به قول سید شهیدان اهل قلم «عالم محضر شهداست، اما کو مَحرمی که این حضور را دریابد و در برابر این خلأ ظاهری خود را نبازد؟».
و ما هرگاه یادش میکنیم، از او و همه شهدا یاری میخواهیم تا در جهاد کبیر و جهاد اکبر یاریمان کنند تا خود را نبازیم.